روزي زمين جايي براي زندگي بود، هر روز، روز جشن زمين بود و زمين مي چرخيد و مي رقصيد.
و اما اکنون،
انسان، ماشين، ساختمان ها، شهرها، دود، سرو صدا، آلودگي،... زمين سرگيجه گرفته و مي چرخد و مي گريد.
تا کنون تا هر جا که توانسته ايم پيش رفته ايم، تا عمق خاک، تا اوج افلاک و هر جا که توانسته ايم نشانه هاي زشت ماشيني و انساني را علامت گذاري کرده ايم،به عنوان علامت فتح!
آيا غير از اين است که حيات ما وابسته به اين کره خاکي است؟
براي نجات زمين من و تو بايد ما شويم و ما نيز مي توانيم همگام با همنوعان خود در جهان برخيزيم.
از وبلاگ ما ديدن فرماييد:
Sabzandishanarak.blogfa.com
با ما در ارتباط باشيد:
Sabzandishan_arak@yahoo.com