سفارش تبلیغ
صبا ویژن

جامعه‏ کوهنوردان ایرانی

صفحه خانگی پارسی یار درباره

لزوم نگرش جدی بر منابع آموزشی و اطّلاع‌رسانی کوهنوردی

مسلماً پیشرفت علمی جامعه در هر زمینه‌ای مرهون وجود منابع دست اوّل، دقیق و کلاسیک در آن زمینه است.  کوهنوردی نیز به‌عنوان یکی از فعّالیّتهای پرسابقه، پرطرفدار و گسترش‌یافته در جامعه، از این قاعده مستثنی نیست.

دیرزمانی است که بسیاری به امر آموزش و گسترش وجوه مختلف آن می‌پردازند. این مقوله خود باعث شده است تا روشها و چارچوبهای مختلفی در آموزش کوهنوردی ایجاد شود که فی‌نفسه خالی از اشکال است. امّا نکته مهم از آنجا شروع می‌شود که به ضرس قاطع می‌توان گفت هیچیک از آنها تابع استاندارد مشخّصی نیست. در حال حاضر آفات زیر مقوله منابع آموزشی و منابع اطّلاع‌رسانی در کوهنوردی را تهدید می‌نماید:
        1-     نبود استانداردی دقیق و متناسب با نیازها.

2-     نبود منابع دست اوّل مکتوب و غیر مکتوب آموزشی چه در مراکز دولتی (مانند فدراسیون کوهنوردی) و چه در مراکز خصوصی (مانند گروهها و باشگاههای کوهنوردی). وجود چند کتاب معمولاً قدیمی در آرشیو این مراکز ناقض این مدّعا نیست.

3-     یک‌دست نبودن نحوه آموزش رسمی و غیر رسمی و به‌تبع آن تکثیر جزوات متفاوت آموزشی غالباً مغلوط.

4-     ارائه جزوات آموزشی در کلاسها به‌جای منابع مکتوب استانده و ترویج فرهنگ جزوه‌دوستی و کتاب‌گریزی.

5-      عدم تبعیّت بسیاری از مراکز خصوصی در امر آموزش از منابع ارائه‌شده ازطرف متولّی رسمی کوهنوردی در کشور (یعنی فدراسیون کوهنوردی) به دلایل مختلف. این مسئله خود آفتی است که امر خودمحوری و معیارناپذیری را اشاعه می‌نماید.

6-     کمبود رسانه‌های مکتوب و غیرمکتوب مستقل که به امر کوهنوردی از دیدگاهی علمی، فنّی و مجرّب نگاه کنند. معمولاً ارائه مقالات جنجال‌برانگیز و عامّه‌پسند، سرلوحه اکثر کوهنوردی‌‌نویسان (هرچند اندک) ایرانی شده است. کمتر کسی در کوهنوردی کلاسیک و آموزنده می‌نویسد.

7-     نگرش جناحی به کوهنوردی و بسیار ساده‌انگارانه دیدن آن که خود باعث شده است تا به هر فعلی که از هر نهادی (چه خصوصی و چه دولتی) سر می‌زند، اوّل به دیده شک نگاه شود. این قضیّه نه تنها به آموزش کوهنوردی بلکه به بسیاری از ساختارهای پایدار آن آسیب رسانده و می‌رساند.

8-     نبود مرکز اطّلاع‌‌رسانی علمی و فنّی کوهنوردی در کشور که بتواند فارغ از بحثهای حاشیه‌ای به کوه و کوهنوردی بپردازد.

9-     نبود جامعه، اتّحادیّه، سندیکا (و یا با هر اسم دیگر) مربّیان کوهنوردی، که باعث شده است تا انسجام صنفی و آموزشی مناسبی بین مربّیان رسمی کشور وجود نداشته باشد. توجّه به این نکته مهم است که فدراسیون کوهنوردی فقط و فقط می‌تواند مقداری از این کمبود عدم انسجام را جبران کند. این برعهده کلّ جامعه کوهنوردی است که مسئولیّت‌پذیرانه به این مقوله بیاندیشد.

10-    متأسفانه عدم وجود تفکّر علمی در بسیاری از (و نه همه) بدعت‌گذاران گذشته کوهنوردی در کشور. به مقوله کوهنوردی بیشتر به عنوان فعّالیّتی صرفاً فیزیکی نگاه شده است. این نوع نگرش خود باعث کاسته شدن انبان داشته‌های پایه و علمی و افزایش تشتّت‌آمیز به‌اصطلاح داشته‌های عملی شود که جای نقد بسیار دارد.

11-    کمبود نویسندگان و مترجمان علمی و فنّی کوهنوردی که بیشتر نگرش گردآورانه به مطالب آموزشی کوهنوردی.

12-    عدم توجّه به پتانسیل عظیم تحصیل‌کردگان دانشگاهی (جامعه آکادمیک) کوهنوردی و به انزوا کشیده شدن آنها و توجّه بسیار بیشتر به قدرتهای فیزیکی افراد این جامعه. درحقیقت تفکّر خزنده و مخرّبی در این جامعه رسوخ و جا خشک کرده است که معمولاً به کسی کوهنورد اطلاق می‌شود که قویتر بوده و از شیبی سریعتر بالا رود. امّا برای کسانی که می‌توانند تؤامان از شیب اندیشه و کوه بالا رفته و به قلّه دانش و تجربه با هم صعود نمایند؛ جایگاه خاصّی در نظر گرفته نمی‌شود. گویی در اجتماعی از قلم قهرکرده زندگی می‌کنیم.

13-    نگرش سطحی و ناسامانه‌مند (غیر سیستماتیک) حتّی در همین تعداد اندک منابع آموزشی. برای مثال به یکی از جزوات آموزشی دم دست خود (حتّی آنهایی که نام این حقیر را به یدک می‌کشد) نگاه کنید. آیا می‌توانید تعریف دقیق و جامع‌الشرایطی از یک گره کوهنوردی ارائه کنید؟

این نکات تنها اشاره‌ای به کمبودهای موجود است. شاید بتوان به فهرست فوق نکات دیگر بسیاری را اضافه نمود. در هرصورت قبل‌از هرچیز بر ذمّه تمام کوهنوردان بزرگ و کوچک است تا راهکارهای مناسب و متناسبی را برای رفع این نقیصه ارائه دهند. از نظر من راهکارهای زیر بسار راهگشا خواهد بود:

1-     ایجاد یک کتابخانه مرکزی تخصّصی در زمینه کوهنوردی و زیر مجموعه‌های آن. این کتابخانه می‌تواند تحت مدیریّت دولتی یا خصوصی اداره شود. شاید به‌خاطر رقابت سازنده و به مرور به چند کتابخانه مستقل پر محتوی تبدیل شد. این کتابخانه بعد از چندی می‌تواند بخش رقومی (دیجیتال) نیز داشته باشد.

2-     ایجاد مرکز تحقیق و توسعه کوهنوردی که کار آن مطالعه در زیرساختهای علمی، فنّی و عملی کوهنوردی باشد.

3-     تأسیس تشکّلی از متولّیان امر آموزش کوهنوردی که فارغ از مسائل حاشیه‌ای و جنجالی و عموماً بی‌محتوی و سطحی، به کار ساماندهی مربّیان و مدرسان کوهنوردی و حوزه وابسته بپردازد. این تشکّل می‌تواند تحت نام کانون، جامعه، انجمن، اتّحادیّه و ... تأسیس و شروع به کار نماید.

4-     تعامل علمی و فنّی با دیگر نهادهای ذی‌ربط داخلی (ایرانی) و خارجی (دیگر کشورها). استفاده از تجارب آنها و به‌کارگیری نقاط مثبت و درس گرفتن از راههای خطای رفته دیگران.

5-     لزوم توجّه بیشتر به آموزشهای تئوریک کوهنوردی در دوره‌های آموزشی. دراین‌باره توجّه عزیزان را به این نکته جلب می‌نماید که از سال 1378ش./ 1999م. به این‌طرف و بعداز تأسیس کمیته کوهپیمایی در فدراسیون کوهنوردی، گامهای خوب و سازنده‌ای در این راه برداشته شد که شایان تقدیر فراوان است، امّا همه راه نیست.

به‌هر ترتیب، این مقاله بخش کوچکی بود در این زمینه که سعی شد تؤام با ارائه تعدادی راه‌حل مناسب باشد. از شما عزیز همنورد نیز انتظار می‌رود تا نقطه نظرات و راه‌حلهای کاربردی و کارشناسانه خود را مطرح نمایید. یادمان باشد که این خِرد جمعی همه ما است که در نهایت راهگشا خواهد بود. به امید خدا.